سرمایه، پایتخت

ساخت وبلاگ

آ. شهری یا شهری که کرسی رسمی دولت در یک نهاد سیاسی ، مانند یک کشور یا ملت است.

ب. شهری که مرکز یک فعالیت یا صنعت خاص است: سرمایه مالی جهان. 2

آ. ثروت ، به ویژه در قالب دارایی های مالی یا فیزیکی ، در تولید یا تجمع ثروت بیشتر استفاده می شود.

ب. دارایی های انباشته یا مزایای مورد استفاده برای منافع اقتصادی یا سیاسی: "رئیس جمهور فاقد سرمایه سیاسی برای غلبه بر اعتراضات خود است" (اقتصاددان).

3 آ. پول سرمایه گذاری شده در یک شرکت ، از جمله بدهی و عدالت. ب. ارزش خالص ج. سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی. 4- سرمایه داران به عنوان یک گروه یا کلاس در نظر گرفته می شوند. 5. نامه بزرگ. adj 1. اول و مهمتر ؛اصلی: تصمیم به اهمیت سرمایه. 2. درجه اول ؛عالی: یک ایده سرمایه. 3. مربوط به یا کرسی دولت. 4. بسیار جدی: یک اشتباه سرمایه. 5- درگیر مرگ یا خواستار مجازات اعدام: جرم سرمایه.

6. از دارایی های مالی یا مربوط به دارایی های مالی ، به ویژه بودن یا مربوط به آن دارایی های مالی که به ارزش خالص یک تجارت می افزاید: بهبود سرمایه در سایت کارخانه.

7. مربوط به یا نامه بزرگ.

[از انگلیسی میانه ، مدیر ، از فرانسوی قدیمی ، از لاتین capitālis ، از Caput ، Head ، پول گذاشته شده ؛به ریشه های هند و اروپایی مراجعه کنید. اسم ، حس 5 و صفت ، حس 7 ، از استفاده قرون وسطایی از Uncials در عناوین صفحات و معابر.]

یادداشت استفاده: اصطلاح برای یک شهر یا شهری که به عنوان کرسی دولت خدمت می کند ، سرمایه است. اصطلاح ساختمانی که در آن یک مجلس قانونگذاری ملاقات می کند ، کاپیتول است.

cap · i · tal 2

(kăp′ĭ-tl) n. معماری قسمت بالای یک ستون یا ستون ، به طور معمول دارای طراحی زینتی است.

[انگلیسی میانه ، از آنگلو نورمن ، از اواخر لاتین کاپیتلو ، کمرنگ از کاپوت لاتین ، سر. به ریشه های هند و اروپایی مراجعه کنید.]

فرهنگ لغت آمریكا میراث آمریكایی زبان انگلیسی ، چاپ پنجم. کپی رایت © 2016 توسط شرکت انتشارات Houghton Mifflin Harcourt. منتشر شده توسط شرکت انتشارات Houghton Mifflin Harcourt. کلیه حقوق محفوظ است.

سرمایه، پایتخت

(ˈkæpɪtəl) حرف 1. (دولت ، سیاست و دیپلماسی) آ. کرسی دولت یک کشور یا واحد سیاسی دیگر ب.(به عنوان اصلاح کننده): یک پایتخت. 2. (اقتصاد) ثروت مادی متعلق به یک شرکت شخصی یا تجاری

3. (اقتصاد) ثروت موجود برای استفاده یا قادر به استفاده در تولید ثروت بیشتر ، مانند سرمایه گذاری های صنعتی

4- سرمایه ایجاد سرمایه را از این مزیت خارج کنید

5. (دولت ، سیاست و دیپلماسی) (گاهی سرمایه) طبقه سرمایه داری یا منافع آنها: سرمایه در مقابل نیروی کار.

6. (حسابداری و کتاب نگه داشتن) حسابداری آ. منافع مالکیت یک تجارت که توسط بیش از دارایی بیش از بدهی ها نشان داده شده است ب. ارزش اسمی سهام مجاز یا صادر شده ج.(به عنوان اصلاح کننده): مسائل مربوط به سرمایه. 7. هر دارایی یا منابع ، به ویژه در صورت استفاده از سود یا مزیت 8. (چاپ ، لیتوگرافی و کتابفروشی) آ. یک نامه بزرگمخفف: کلاه. یا کلاه ب.(به عنوان اصلاح کننده): سرمایه ب. 9. با یک نامه بزرگ (برای تأکید به بیانیه استفاده می شود): او با یک سرمایه m معنی دارد. یدک 10. (قانون) (قانون) قانون شامل یا مجازات مرگ: یک جرم سرمایه. 11. بسیار جدی ؛کشنده: خطای سرمایه. 12. ابتدایی ، رئیس یا اصلی: نگرانی سرمایه ما این است که همه تغذیه شوند.

13. (چاپ ، لیتوگرافی و کتابفروشی) ، مربوط به ، یا تعیین نامه بزرگ مدرن مدرن که عمدتاً به عنوان نامه اولیه در نام ها و نام های شخصی و سایر اسمهای خاص و خاص و مشخصه های منحصر به فرد استفاده می شود ، و اغلب برای اختصارات و مخفف ها استفاده می شود. با مقایسه 9 کوچک نیز به پرونده بزرگ مراجعه کنید

14. عمدتا بریت عالی ؛درجه اول: یک ایده سرمایه.

[C13: از لاتین capitālis (adj) مربوط به سر ، رئیس ، از سر Caput ؛ثروت لاتین قرون وسطایی (N) ثروت را از Capitālis (adj) مقایسه کنید.

سرمایه، پایتخت

(ˈkæpɪtəl) حرف

(معماری) قسمت بالایی یک ستون یا اسکله ای که از حصارکشی پشتیبانی می کند. همچنین نامیده می شود: Chapiter یا Cap

[C14: از کاپیتل فرانسوی قدیمی ، از اواخر لاتین Capitellum ، کمرنگ کننده سر Caput]

فرهنگ لغت انگلیسی کالینز - کامل و غیرقابل توصیف ، نسخه دوازدهم 2014 © Publishers 1991 ، 1994 ، 1998 ، 2000 ، 2003 ، 2006 ، 2007 ، 2009 ، 2011 ، 2014

کلاه • من • تال 1

1. شهر یا شهری که کرسی رسمی دولت یک کشور ، ایالت و غیره است. 2. شهری که در برخی از زمینه ها به عنوان برجسته ویژه در نظر گرفته می شود: پایتخت رقص. 3. نامه بزرگ. 4- ثروت ، مانند پول یا دارایی ، متعلق به یا شاغل در تجارت توسط یک فرد ، بنگاه و غیره. 5 آ. دارایی های باقی مانده پس از کسر بدهی ها. ارزش خالص یک تجارت. ب. علاقه مالکیت در یک تجارت. 6. هر منبع سود ، مزیت ، قدرت و غیره ؛دارایی adj 7. مربوط به سرمایه مالی. 8. مدیر ؛اولیه: موضوع نگرانی سرمایه. 9. رئیس ، esp. به عنوان کرسی رسمی دولت یک کشور ، ایالت و غیره: یک شهر پایتخت. 10. عالی یا درجه یک: یک هتل پایتخت. 11. نشانگر نامه بزرگ ؛بزرگ 12. شامل از دست دادن زندگی. 13. مجازات با مرگ: یک جرم سرمایه. [1175–1225 ؛سین: سرمایه ، رئیس ، اصلی ، اصلی برای یک نماینده اصلی یا پیشرو در یک نوع اعمال می شود. سرمایه ممکن است برتری ، اهمیت یا تعالی را نشان دهد: یک ایده سرمایه. رئیس اغلب به معنای بالاترین در دفتر یا قدرت است. این ممکن است به معنای مهمترین باشد: منشی ارشد ؛مشکل اصلیعمده به کسی یا چیزی اشاره دارد که از نظر تعداد ، کمیت یا اهمیت بیشتر است: یک منبع اصلی ؛یک شاعر بزرگاصلی به برجسته ترین ، تأثیرگذارترین یا مهمترین شخص یا چیز اشاره دارد: یک سهامدار اصلی ؛دلیل اصلی

 

کلاه • من • تال 2

انتهای فوقانی یک ستون ، Pilaster یا موارد مشابه ، به طور مشخص درمان شده است. [1250-1300 ؛پایتخت اواخر لاتینفرهنگ لغت کالج Random House Keerman Webster ، © 2010 K Dictionaries Ltd. Copyright 2005 ، 1997 ، 1991 توسط Random House ، Inc. کلیه حقوق محفوظ است.

 

سرمایه، پایتخت

شامل کلیه کالاها و خدماتی است که در تولید کالاها و خدمات دیگر استفاده می شود ، به عنوان مثالماشین آلات ، کارخانه ها ، آموزش و آموزش. سرمایه همچنین می تواند به معنای ارزش پول دارایی های یک شرکت باشد.

فرهنگ لغت کلمات ناآشنا توسط گروه نمودار کپی رایت © 2008 توسط Diagram Visual Information Limited

thesaurus متقارن کلمات مربوط به مترادف افسانه: تغییر به اصطلاحنامه جدید دارایی ها - هر چیزی با ارزش مادی یا مفید که متعلق به یک شخص یا شرکت است

دارایی های فعلی ، دارایی های نقدی ، دارایی های سریع - دارایی ها به صورت پول نقد (یا به راحتی قابل تبدیل به پول نقد)

سهام - سرمایه جمع آوری شده توسط یک شرکت از طریق صدور سهام دارای حق دارندگان به منافع مالکیت (حقوق صاحبان سهام)."او صاحب سهم کنترل کننده سهام شرکت است"

سرمایه ریسک ، سرمایه گذاری سرمایه گذاری - ثروت موجود برای سرمایه گذاری در شرکت های جدید یا سوداگرانه

سرمایه عملیاتی - سرمایه در دسترس برای عملیات یک شرکت (به عنوان مثال تولید یا حمل و نقل) به عنوان متمایز از معاملات مالی و پیشرفت های بلند مدت

پول بذر - سرمایه لازم برای ایجاد یک تجارت یا شرکت جدید صندوق موقوفات ، موقوفه - سرمایه ای که درآمد یک موسسه را فراهم می کند دارایی ها - هر چیزی با ارزش مادی یا مفید که متعلق به یک شخص یا شرکت است به معنای ، ماده - سرمایه قابل توجه (ثروت یا درآمد) ؛"او مردی با معنی است" Corpus ، مبلغ اصلی ، اصلی - سرمایه در تضاد با درآمد حاصل از آن کرسی - مرکز قدرت (به عنوان شهری که از آن اقتدار اعمال می شود) پایتخت ملی - پایتخت یک ملت مرکز استان - مرکز یک استان پایتخت ایالت - پایتخت یک بخش سیاسی یک کشور

grapheme، نماد گرافیکی، شخصیت - یک نماد نوشته شده که برای نشان دادن گفتار استفاده می شود."الفبای یونانی 24 حرف دارد"

بزرگ کوچک، کلاه کوچک - کاراکتری که شکل یک حرف بزرگ را دارد اما ارتفاع آن با حروف کوچک برابر است.

مرکز، مرکز - مکانی که در آن فعالیت خاصی متمرکز شده است."آنها از چندین مرکز پیام دریافت کردند"

ستون، ستون - (معماری) یک سازه استوانه ای عمودی بلند که به صورت عمودی ایستاده و برای حمایت از یک سازه استفاده می شود

بالا - قسمت بالایی هر چیزی؛"چرخ زن سر علف ها را قطع می کند"؛"عنوان باید در بالای صفحه اول نوشته شود"

بریتانیا، بریتانیا، بریتانیا، بریتانیا، بریتانیا، پادشاهی متحده بریتانیا و ایرلند شمالی - یک سلطنت در شمال غربی اروپا که بیشتر جزایر بریتانیا را اشغال می کند. به انگلستان و اسکاتلند و ولز و ایرلند شمالی تقسیم می شود."بریتانیا کبیر" اغلب برای اشاره به بریتانیا استفاده می شود

برتر - با کیفیت یا عملکرد بالا یا برتر؛"حکمت برتر ناشی از تجربه"؛"دانش آموزان برتر ریاضی"

اولیه - رتبه اول یا اهمیت یا ارزش؛مستقیم و فوری به جای ثانویه."اهداف اولیه"؛"یک اثر اولیه"؛"منابع اولیه"؛"یک علاقه اولیه"

حروف بزرگ - مربوط به حروف بزرگ که در نیمه بالایی یک حروف تایپ کامپوزیتور نگهداری می شدند."حروف بزرگ؛ X و Y و Z و غیره"

بر اساس WordNet 3. 0، مجموعه کلیپ‌پارت Farlex.© 2003-2012 دانشگاه پرینستون، شرکت Farlex.

سرمایه، پایتخت

اسم صفت 1. حروف بزرگ، بلوک نام و آدرس با حروف بزرگ نوشته شده است.

2. (قدیمی) درجه یک، خوب، عالی، عالی، عالی، عالی، درجه یک آنها در لندن سرمایه ای داشتند.

پایتختها

شهرکشور
ابوظبیامارات متحده عربی
ابوجانیجریه
آکراغنا
آدیس آبابااتیوپی
آستانهقزاقستان
الجزیرهالجزایر
اماناردن
آمستردامهلند
آندورا لاولاآندورا
آنکارابوقلمون
آنتاناناریووماداگاسکار
آپیاساموآ
عشق آبادترکمنستان
اسمرهاریتره
آسونسیونپاراگوئه
آتنیونان
بغدادعراق
باکوآذربایجان
باماکومالی
بندر سری بگوانبرونئی
بانکوکتایلند
بانگیجمهوری آفریقای مرکزی
بانجولگامبیا
باسترسنت کیتس و نویس
پکنجمهوری خلق چین
بیروت یا بیروتلبنان
بلفاستایرلند شمالی
بلگرادیوگسلاوی (صربستان و مونته نگرو)
بلیموپانبلیز
برلینآلمان
برنجسوئیس
اسقفقرقیزستان
بیسواگینه بیسا
ماتفونتینپایتخت قضایی آفریقای جنوبی
بوگوتاکلمبیا
برزیلیابرزیل
براتیسلاوااسلوکیا
برزویلکنگو (جمهوری)
شهر بریجت تاونباربادوس
بروکسلبلژیک
بخارسترومانیایی
راس برترمجارستان
بوینس آیرسوابسته به آرژانتین
بی نظمیبوروندی
قاهرهمصر
کانبرااسترالیا
شهر کیپسرمایه قانونگذاری آفریقای جنوبی
کاراکاسونزوئلا
کاردتولز
کاستروسسنت جان باپتیست. لوسیا
فلفل قرمزگویانا فرانسوی
عکسبرداریسری لانکا
Conakry یا Konakryوابسته به گینه
کپنهاگدانمارک
داکرسنگال
دمشقسوریه
دهلیهندوستان
داکا یا عالیبنگلادش
دلهتیمور شرقی
جیبوتی یا جیبوبوتیجیبوتی یا جیبوبوتی
دوتاییتانزانیا
دوحه دوحهقطر
داگلاسجزیره مرد
دبستانجمهوری ایرلند
زنبقتاجیکستان
ادینبورگاسکاتلند
فحشمارتینیک
freetown freetownسیرا لئون
فاحشهتواضل
گابرونبوتسوانا
جورج تاونگویانا
شهر گواتمالاگواتمالا
هانویویتنام
هراسزیمباببو
هاواناکوبا
هلسینکیعظم
گوریاراجزایر جزایر سلیمان
اسلام آبادپاکستانی
جاکارتا یا جاکارتااندونزی
اورشلیماسرائيل
کابولافغانستان
کامپالااوگاندا
کاتماندو یا کاتماندونپال
خارطوم یا خارطومسودان
کیفاوکراین
کگالیرواندا
کینگستونجامائیکا
کنگرهسنت جان باپتیست. وینسنت و گرنادینها
kinshasaکنگو (جمهوری دموکراتیک)
کیشینفمولدووا
بازیمیکرونزی
قبرسپالاو
کواللالامپورمالزی
کویتکویت
لسسرمایه اداری بولیوی
زندگیگابون
لنگهمالاوی
پنجپروو
لیسبونکشور پرتغال
Ljubljanaاسلوونی
لومرفتن
لندن لندنانگلستان
لوانداوابسته به آنگولا
لزاکازامبیا
لوکزامبورگلوکزامبورگ
مادریداسپانیا
مگسوروجزایر جزایر مارشال
مالابهگینه استوایی
نرمالدیو
ماناژنیکاراگوئه
مانامامامبحرین
مانیلوابسته به فیلیپین
ماتوتوموزامبیک
ماسرولسوتو
مگابانسوسیلند
مکزیکوسیتیمکزیک
مینسکلغوروس
مگدیشسومالی
موناکو-ویللهموناکو
مونروویالیبیا
مونتههیدواروپایی
مورونیکاموروس
مسکوروسیه
مسقطعموم
نایروبیکنیا
نساوبااهاماس
ndjamenaچاد
نیمینیجر
نیکوزیاقبرس
نوواچوتموریتانی
نوكولالوفاساحلی
نوکگرینلند
اسلونروژ
اوتاواکانادا
اوگادوگوبرکینا
پاناما سیتیپانما
پاراماریبوسوریه
پاریسفرانسه
پنوم پنکامبوج
پیشپککیرغزی
بندرهائیتی
بندر لوئیسموریس
بندر مورسبیپاپوا گینه نو
بندر اسپانیاترینیداد و توباگو
پورتو نووبنی
پراگجمهوری چک
پرهکیپ ورد
پرتوریاپایتخت اداری آفریقای جنوبی
زودهنگامکوزوو (جمهوری فدرال یوگسلاوی)
پرهکره شمالی است
کیتواکوادور
رباطمراکش
ریکیاویکایسلند
ریگالتونی
ریاضعربستان سعودی
رمایتالیا
روزودومینیکا
سنایمن
سن خوزهکاستاریکا
سنت جانپورتوریکو
سن مارینوسن مارینو
سن سالوادوربرده دار
جیمزشیلی
یکشنبه مقدسجمهوری دومینیکن
سائوتومهسائوتومه و پرنسیپ
سارایووبوسنی و هرزگوین
سئولکره جنوبی
سنگاپورسنگاپور
اسکوپیهمقدونیه
سوفیابلغارستان
سنت لوئیسجورجگرانادا
سنت لوئیسجانآنتیگوا و باربودا
استکهلمسوئد
سوکرهپایتخت قانونی و قضایی بولیوی
سووافیجی
تایپهتایوان
تالیناستونی
تاراواکیریباتی
تاشکندازبکستان
تفلیسگرجستان
شهر تگوسیگالپاهندوراس
تهرانایران
تلآویواسرائيل
تیمفوبوتان
تیراناآلبانی
توکیوژاپن
طرابلسلیبی
تونستونس
باران باتورمغولستان
وادوزلیختن اشتاین
والتامالت
شهر واتیکانشهر واتیکان
پیروزیسیشل
ویناتریش
وینتیانلائوس
پورت ویلاوانواتو
ویلنیوسلیتوانی
ورشولهستان
ایالت واشنگتنایالات متحده آمریکا
ولینگتوننیوزلند
ویندهوکنامیبیا
یاموسوکروساحل عاج
یانگون (رانگون)میانمار (برمه)
یاونده یا یاوندهکامرون
یارننائورو
ایروانارمنستان
زاگربکرواسی

اصطلاحنامه زبان انگلیسی کالینز – نسخه دوم کامل و خلاصه نشده. 2002 © HarperCollins Publishers

سرمایه، پایتخت

اسم 1. منابع پولی یک دولت، سازمان یا فرد: مالی (در جمع استفاده می شود)، صندوق (به صورت جمع استفاده می شود)، پول (اغلب به صورت جمع استفاده می شود). 2. پول یا دارایی که برای تولید ثروت بیشتر استفاده می شود: 3. همه چیزهایی مانند پول، اموال یا کالاها که ارزش اقتصادی دارند: صفت 1. مهم ترین، تأثیرگذار یا مهم ترین: 2. در نوع خود فوق العاده خوب است: غیر رسمی: A-one، قلدر، شیک پوش، عالی، متورم، بالا، درجه یک. زبان عامیانه: رئیس. عمدتاً انگلیسی: tophole. 3. بد یا توهین آمیز آشکار:

اصطلاحنامه The American Heritage® Roget's Thesaurus. حق چاپ © 2013، 2014 توسط شرکت انتشاراتی هاگتون میفلین هارکورت. منتشر شده توسط Houghton Mifflin Harcourt Publishing Company. تمامی حقوق محفوظ است.

ترجمه ها تاج ستون است، سر شهر حاضر است، شهر بزرگ نامه است، حرف بزرگ پایتخت است. столица همه آنها پایتخت جهان هستند سرمایه سرمایه انواع بزرگ حروف بزرگ ĉefurbo سرمایه پیلین هر دو versali iso iso alkukirjain درجه گلاونی پایتخت ولیکو اسلوو főváros fyrittaks، ágætur hástafur، upphafsstafur höfuðborg höfuî- höfuîborg 大文字 首都 روز شکرگزاری 수도 حفظ کردن galvaspilsēta kapitāls kapitelis lielais burts lielisk تخت دو طبقه stolicawielka به تخت دو طبقه نیاز دارد سرمایه Hlavica Hlavné Mesto Glavno mesto kapital prestolnica velika začetnica Huvudstad Stor Bokstav Versal Kapital Kapitäl เมือง หลวง ตัว ใหญ่ ใหญ่ Başkentbüyük Harfkapitalsermaye Sütun Başlığı { chữ در hoa thủ đ đn

سرمایه، پایتخت

[ˈkæpɪtl] A. adj 1. (JUR) → سرمایه 2. (= رئیس) → سرمایه 3. (= ضروری) → سرمایه ، اصلی از اهمیت سرمایه → از اهمیت سرمایه

4. [نامه] → سرمایه سرمایه q → q f از محافظه کار سرمایه گذاری شده با سرمایه C conservation با نامه سرمایه محافظه کارانه است

5. (O. F.) (= پر زرق و برق) → با شکوه ، سرمایه بزرگ!→ باشکوه! عالی! ب. n

1. (همچنین نامه بزرگ) → سرمایه F سرمایه (بزرگ) → حروف بزرگ FPL ، Versals FPL ؛(کوچک) → Versalitas fpl ple

2. (همچنین پایتخت شهر) → سرمایه F 3. (پایان) → سرمایه M برای ایجاد سرمایه از STH (شکل) → از چیزی استفاده کنید 4. (معمار) → کاپیتل م

ج. حساب سرمایه CPD N → حساب سرمایه کمک هزینه سرمایه N → جابجایی F در دارایی های کالاهای سرمایه NPL → Active MSING هزینه سرمایه ثابت N → سرمایه گذاری F سود سرمایه سرمایه (ها) N (PL) → Plusvalía F Capital Goins مالیات N → مالیات متر در شیارهای سرمایه کالاهای NPL → MPL کالاهای تجهیزات سرمایه رشد n → افزایش m سرمایه سرمایه سرمایه n → سرمایه گذاری سرمایه سرمایه سرمایه n → مالیات بر پیشنهاد سرمایه → جرم سرمایه سرمایه سرمایه N → پرداخت سرمایه M سرمایه M مجازات اعدام N → سهام سرمایه گذاری مجازات N (= سرمایه) → سرمایه M اجتماعی یا تجاری ؛(= سهام) → سرمایه های سرمایه

فرهنگ لغت اسپانیایی کالینز - چاپ کامل و غیرقابل توصیف هشتم 2005 © ویلیام کالینز پسران و شرکت با مسئولیت محدود 1971 ، 1988 © Publishers HarperCollins 1992 ، 1993 ، 1996 ، 1997 ، 2000 ، 2003 ، 2005

سرمایه، پایتخت

[ˈkæpɪt ə l] حرف

(همچنین پایتخت شهر) → سرمایه F Cardiff پایتخت ولز است → Cardiff est Capital du Pays de Galles.

(= پول) → سرمایه m

(همچنین نامه سرمایه) → Majuscule f آدرس خود را در پایتخت ها بنویسید → acris ton adresse در majuscules.

برای خارج کردن سرمایه از sth (رسمی) → trater parti de qch ، pira profit de qch

adj [ حرف ] → سرمایه بزرگ D → D mauscule پایتخت n → capitale f تجهیزات سرمایه n → biens pl d'équipement مخارج سرمایه n → dépenses fpl تشکیل سرمایه سرمایه گذاری n (FINANCE) → تشکیل مالیات بر عایدی سرمایه n ← کالاهای سرمایه ای با ارزش اضافی n ← biens mpl d'équipement

منبع الکترونیکی انگلیسی/فرانسوی کالینز.© HarperCollins Publishers 2005

سرمایه، پایتخت

حرف (همچنین پایتخت) → پایتخت f ;( شکل : = مرکز ) → مرکز nt

(یعنی حرف بزرگ) → حرف بزرگ m ; s بزرگ → حروف بزرگ pl , → pl بزرگ (spec) ; سرمایه کوچک s → کوچک سرمایه pl (spec) ; لطفا با حروف بزرگ بنویسید → لطفا با حروف بزرگ بنویسید!

no pl (Fin, Fig : = دانش، مهارت ) → capital nt ; از چیزی سرمایه ساختن (انجیر) ← سرمایه ساختن از sthسرمایه و کار ← سرمایه و کار

(معمار) ← سرمایه nt یدک

حرف → بزرگ ; عشق با L بزرگ → عشق بزرگ ; یک ماشین با C بزرگ → یک ماشین واقعی; وحدت با بزرگی U → 100% وحدت

(= عمده) از اهمیت سرمایه → از بیشترین اهمیت

(جور) → سرمایه- ; جرم سرمایه → جرم سرمایه nt ; آنها به اتهام ایجاد شورش محاکمه خواهند شد

( تاریخ داده شده : = عالی ) → پر زرق و برق (تاریخ) ، → عالی (تاریخ)

سرمایه، پایتخت

در cpds → بزرگ ; حساب سرمایه n → حساب سرمایه f کمک هزینه سرمایه n → استهلاک f دارایی های سرمایه ای pl → ثروت سرمایه nt پایه سرمایه n → پایه سرمایه f هزینه های سرمایه pl → هزینه سرمایه pl سرمایه n → سرمایه در گردش nt تجهیزات سرمایه ای n → (عملیاتی) امکانات pl مخارج سرمایه ای n → مخارج سرمایه pl افزایش سرمایه n، سود سرمایه pl ← افزایش سرمایه m، ← افزایش ارزش m مالیات بر عایدی سرمایه n → مالیات بر عایدی سرمایه f کالاهای سرمایه ای pl → کالاهای سرمایه ای pl رشد سرمایه n → افزایش سرمایه m سرمایه فشرده adj → سرمایه فشرده سرمایه گذاری های سرمایه ای n → سرمایه گذاری f

سرمایه، پایتخت

مالیات سرمایه n → مالیات بر ثروت یا سرمایه f سرمایه از دست رفته n → (سرمایه) زیان دفع m بازار سرمایه n → بازار سرمایه m جرم بزرگ n ← جنایت سرمایه nt مجازات اعدام n ← مجازات اعدام ذخایر سرمایه pl → ذخایر سرمایه pl مالیات بر بازگشت سرمایه n → مالیات بر سود سرمایه f هزینه های سرمایه ای n = مخارج سرمایه ای سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی n → سرمایه شرکت nt کل سرمایه n → CapitalBebeg M ، → Cavil NT مالیات انتقال سرمایه → CapitalVerkehrssteuer f ؛(برای انسجام) → erbschaftssteuer f

فرهنگ لغت آلمانی کالینز - چاپ کامل و بدون نسخه 2005. © William Collins Sons & Co. آموزشی ویبولیتین1980 © Publishers Harpercolins 1991 ، 1997 ، 1999 ، 2004 ، 2005 ،

سرمایه، پایتخت

[ˈkæpɪtl] 1. n آ.( ب.(همچنین پایتخت شهر) → Capitale F ج(باله) → Capitale M برای ایجاد سرمایه از STH (شکل) → Sfruttare QC 2. adj آ.(نامه) → Mauscolo/a ب.(قانون) جرم سرمایه → Delitto Passibile di pena capitale ج(قدیمی) (ایده) → Meraviglioso/A ، Spleldido/a فرهنگ لغت ایتالیایی کالینز چاپ اول © ناشران HarperCollins

سرمایه، پایتخت

(ˈkites - citl) اسم

1. شهر اصلی یا کرسی دولت. پاریس پایتخت فرانسه است. Hoofstad AAصِMATHEHEHE стоца پایتخت Hlavní Město Die Haupttadt Hovedstad ρρωεύουσα پایتخت פ caupunkunkunkunkunkunkunkunkunkunkun ׮ clock ִּ ִּ ִּ ִּ plavni glavni grad főváros imbucal ́AVEDDDAD O ILLUSTADDADAD ALă стоа Hlavné Mesto Prestolnica Prestonica Huvadstad Hlavné Mestolnica Huvudstad มืุหลง Başkent đ ô 首都

2. (حروف / پایتخت ها چگونه هستند. Hoofletter ح fablarْففٌ ك fablebir гваваВна бууGвуа MAKESCULABE Písstabe Bosstabe botever relience μ μ μ μ μ μ μ μ μ μ μ μ γ γ μ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ γ را . Raidė lila buts huruf besar hoofdletter stor duża litera, force غته tressله majusculă происная буква Verzálka, Veľké Písmeno Velika Začetnica Velic Slovo Storos, Versal กฑ when ัวพิพม์หญในภาางฤฤren harf 大 CE еѺїссіЭїсcepte. حروف chữ HOA 夙 字母

3. پول (برای سرمایه گذاری و غیره). برای شروع یک تجارت جدید به سرمایه نیاز دارید. کاپیتان رحسلال каитал پایتخت Kapitál Das Capital Penge ؛سرمایه κεφάλαιο پایتخت پایتخت سرمایه Päääo ה पूूूूूूूललन stofnal stofnal stofon 資本 자본 자본 자본 자본 kpapitas kapitāls سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه سرمایه ، سرمایه سرمایه ، srmmaye 資鑑 к кіnes аіnes а 资金 资金 资金 资金 资金 资金 资金 资金 资金 资金 资金 资金 к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к к资金

صفت

1. شامل مجازات توسط مرگ. یک جرم سرمایه. dood a قbebة ayقة alldam ، حكm balalalemowt гgлавен ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca ca caDøds- θανατικός Capital, Pena de muerte surmanuhtlusega kartam kiolemalla rangaistava capital עוֹֹוֵות मृत्युदण्ड poguban főbenjáró Berat Capitale 死刑 の Baudžiamas Mirtimi Sodams Ar Navessodu Kesalahan Besar Strafbaar met de doodstraf som medfører dødsstraff główny د Capital Capital Capital Capital Hrdelný, Smrteľný (Zhočin) SMRTEN Kaanijiv Smrću belagd med dödsstraff ، döds- ที่ ล ล โทษ ชีวิต ชีวิต ชีวิต ชีวิต eezalı 可 死刑 的 的 的 raloy навищщю мирр миre и р р р р рer р р р م ق ق ق ق ق ق ق ق ق ق 处 ق ق ق ق ق ق ق ق ق ق ق ق ق ق am

2. عالی. یک ایده سرمایهuitstekend memtaز ، arahahج دسترسی مشتری skvělý ، Znamenitý großartig glimrende ؛استیلن عالی ، brillante suurepärane ica ततरष उत ، ब़ kapitalan nagyserű hebat fyrirtaks ، incentaks cemerlang relygretreffelijk storartet ، ypperlig znakomi tyregeore ښhirie ښiiihera ، ښiirie ، ый vynikajúci ، skvelý odličen vrhunski utmärkt ، ypperlig ดี เยียม mükemmel 極 極 的 دستگاه ؛خواننده Sắdar ، Oth of Xuất Sắc 的 的

3. (از یک شهر) سرمایه است. پاریس و سایر شهرهای پایتخت. تحویل سم ، پایتخت Hlavní haupt-. Hovedstads- πρωτεύων پایتخت PEA- AAMEDAH ؛Khan pääkaupunki- capitale לִ ִ ، בִּירָ glavni grad nagy (obb) basar höfuð- castinės [] pilsēta mother hoodstad- ، hoved- stołeczny aymemdye cappits پایتخت پایتخت ă‐ ؛استحکام hlavný glaven prestonian huvud- ที่ เป็ น เมือง เมือง หลวง หลวง หลวง หลวง หลวง หลวง หลว 首都 首都 首都 首都 首都 首都 首都 首都 ہna thuộc thuộc thủ đô

اسم سرمایه داری

سیستمی از اقتصاد که در آن پول و تجارت توسط سرمایه داران کنترل می شود. kapitalisme الرأسْماليّّه капитализъм capitalismo kapitalismus der Kapitalismus kapitalisme καπιταλισμός capitalismo kapitalism نظام سرمایه داری kapitalismi capitalisme קפיטליזם पूजीवाद kapitalizam kapitalizmus kapitalisme kapítalismi capitalismo 資本主義 자본주의 kapitalizmas kapitālisms kapitalisme kapitalisme kapitalisme kapitalizm دسرمايه دارۍ سيستم پانګه ايز نظام، هغه اقتصادى سيستم چه تر هغه لاندې شخصى اقتصادى فعاليتونه درقابت ارسال شده توسط سرمایه داری سرمایه داری سرمایه داری سرمایه داری سرمایه داری kapitalizam kapitalism kapitalism ، annames of kapitalizm ، anamalcılık 資本 主義 主義 主義主義 主義主義 主義主義 ĩ ĩ sermaیہ ddarی chủ nghĩa tư bản 资本 资本 资 资

اسم سرمایه داری

شخصی که پول زیادی در نگرانی های تجاری دارد. kapitalis شخصشface יטליסט पूंजीपति kapitalist kapitalista kapitalis kapítalisti capitalista 자본가 kapatalistas kapitālists kapitalist kapitalist kapitalist ouch details Capitalist Kapitalist Kapitalist Kapitalist Kapitalist Kapitalist Apitalista Kapitalist Kapitalista Kapitalist ผู้ ทุน Kapitalist, anamalcı 資本家 capilist ivil iodیہ دار nHà tư bản 资本家

ˈCapitalist ، ˌCapitaˈlistic

Kapitalisties رأuction capitalistically capitalista kapitalistický kapitalistisch kapitalistisk καπιταλιστικός capitalista kapatalistlik وorate وorate Istinen Capitaliste ָפִּיטָלִיסטִיסטִי पूजीवाद आधारित kapitalistički kapitalis kapítalískur capitalistico 資本主義 주의 의 kapitalistinis kapithalist kapitalistalis kapitalistalis kapitalistalis kapitalistalis Ch Kapitalistisk Kapitalistyczny oint دار capitalist ทุนนิยม kapitalizm ile ilgili 資本主義 , 資本家 的 的 的 capetal iod iod د دالہn chủ nghĩa 资本主义 , 有 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的 资本 的 的 资本 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的 的

سرمایه 2

(ˈkites - citl) اسم

در معماری ، قسمت بالای ستون یک ساختمان و غیرهKapiteel ، suilhoof taج vod ، rrأ urb dümp. Capiter Capitel Hlavice das kapitell kapitæl κιονόκρανο capitel ppeel iodel oint ppeeli chapiteau כּוֹתֶרֶת Сֲ Phota oszlopfő puncak s pulhhhhhhen FUU Capitello 柱頭 머리 kapitelis kapitelis punk topang kapiteel kapitel kapitel ټ ، № imes (oint) (چ et چ چ ت et وöې وركوى): oses HES etch چah sennى thah و ath whى: (لښ) دبلټnى قطahae: داتبربارن فتون کپیتل capitol капииииаа к кпииаал (stĺpu) ، kapita (piliera) kapita (piliera) kapita (pilera) başlığı 柱頂 к каіі کsی کے کے ڈھ ڈھanچے کی کی چwٹی vala حصہ ỉnh cột 柱顶

فرهنگ لغت چند زبانه انگلیسی Keerman © 2006-2013 K Dictionaries Ltd.

سرمایه، پایتخت

→ حork detail εύουσα capital, Mayóscula ISO Alkukirjain, Pääkaunki Capital, Capitale Glavni Grad, Kapital, Veliko Slovo Capitale, Maiuscola 大 文字 首都 首都 首都 대문자 대문자 대문자 대문자 首都 대문자 대문자 首都 首都 首都 首都 首都 首都 首都 首都, 수도 hoofdletter , hoofdstad , Kapitaal Hovedstad ، Versal Kapitał ، Stolica ، Wielka Litera Capital ، Letra Maiúscula заглавная бууууу ، ст кууи купый купц ine HAvudstad ، Store Bokstav เมือง เมือง Bokstav เมือง เมือง Bokstav เมือง เมือง Bokstav เมือง Bokstav đô ، vốn 大写 字母 ، 首都

 

آموزش استراتژی معاملاتی...
ما را در سایت آموزش استراتژی معاملاتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ملیحه نصیری بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1402 ساعت: 22:34